گاه نوشته های از سر شکم سیری

جوان خام
۲۴خرداد

نویسنده: مسعود - پنجشنبه ٤ تیر ۱۳٩٤
بعضی وقتها زندگی جهنمی می شود که هیچ ابی نمیتواند ان را کمی ارام و خنک کند. شعله هایش زبانه میکشد. روحت را می سوزاند. پشیمانت میکند از همه چیز. اما گاهی هم خوش میگذرد. گاهی کمی کوتاه امدن همه چیز را حل میکند. گاهی کمی مناعت طبع. بعضی وقتها به یک لبخند خوشیم. به یک عزیزم. به یک خسته نباشید. بعضی وقتها نه. بعضی وقتها میخواهیم در عمل کمی هوای هم را داشته باشیم. کمتر دروغ بگوییم. لااقل بی خود و بی جهت دروغ نگوییم. خیلی وقت است نمی نویسم. شاید به این دلیل که وارد مرحله جدیدی از زندگی شده ایم. یا ادای وارد مرحله جدید شدن را در میاورم. همیشه از ادمهایی که برای هیچ کس و هیچ چیز وقت ندارند بدم می امده. حالا خودم یکی از انها شدم. عز خودم بدم می اید. از بدی های زندگی اپارتمانی برایتان بگویم. خیلی بد است. هیچ کس هیچ کس را نمیشناسد از هیچ کس نمیتوانی نان یا پارو قرض بگیری. حبسی در یک مکعب بد ریخت اجری. اسمان نداری. وقت سحر نمیتوانی بروی حیات و از شب لذت ببری. یک نفس عمیق بکشی. از رمضان بگویم. شرکت هیچ کس روزه نیست. و من تنهایم. انگار این ماه هیچ فرقی با ماه های دیگر ندارد. بچه که بودیم با افتخار روزه بودنمان را برای همه دوستان اعلام میکردیم. اما حالا ... ما هم که روزه میگیریم فقط گرسنگی میکشیم خبری از بندگی نیست. بعید میدانم حتی یک نماز درست فقط از نظر فقهی و شرعی داشته باشم. من در نمازم همه کار میکنم. گوگل میکنم. حساب کتاب میکنم. برنامه ریزی میکنم. کارهایم را دروغ هایم را توجیه میکنم. گاهی هم خجالت میکشم و لحظه ای به خدا فکر می کنم. لحظه ای به زندگی هامان نگاه میکنم. به بی هدفی هایمان. گاهی خلوت که میکنم و خودم را نگاه میکنم هیچ چیزی نمیبینم. شما چی میبینید؟ بعضی وقتها ادم،به یک جایی میرسد که احساس میکند نقطه عطف زندگی را رد کرده است من نقطه عطف را رد کرده ام. میترسم ادامه بدهم و ناشکری کرده باشم. خدا یا تو را هزار مرتبه شکر. من از خودم و کوتاهی های خودم گله میکنم. شاید بپرسید کدام کوتاهی؟ خودم هم درست نمیدانم. فقط میدانم یک جای کار میلنگد. میدانم که یک جایی را شاید هم چند جا را اشتباه رفته ام.



نویسنده: مسعود - جمعه ٢٢ خرداد ۱۳٩٤

سلام. امروز بالاخره خواهرمان کنکورش  را داد. خودش که به نظر راضی بود. توکل بر خدا.

 

دقت کردین این آدمایی که میگن کنکور شرط موفقیت نیست اکثرا خودشون دانشگاه رفته اند!. من فقط اینو میگم که شما برای اینکه به این درجه از تکامل عقلی برسین که بفهمین کنکور شرط نیست باید به دانشگاه برید. باید یه محیط فرهنگی رو درک کرده باشید.




???
نویسنده: مسعود - یکشنبه ۱٠ خرداد ۱۳٩٤

این خیلی بده که آدم ندونه چی از زندگی می خواد!

حقیقتش من بعید میدونم روزی به جواب این سوال برسم.

اگر روزی دنبال جواب این سوال نبودم. احتمالا به خاطر این بوده که اصل سوال رو به فراموشی سپردم.

۹۷/۰۳/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
آقای میم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی