گاه نوشته های از سر شکم سیری

جوان خام
۱۳خرداد

نویسنده: - شنبه ٢٩ مهر ۱۳٩۱

در ابتدا من شما را به عنوان ارجاع میدم .

دیروز رفته بودیم عسلویه . بازدید از پارس جنوبی . صبح حدود 5 پا شدیم رفتیم فرودگاه و 7 حرکت کردیم . این اولین بارم بود که سوار هواپیما می شدم ، اکثرمون . تقریبا یک ساعت و نیم تو هواپیما بودم وای خیلی جالب بود از نزدیک ابرا رو می دیدیم در واقع روی ابرا بودیم . 8.5 فرودگاه خلیج فارس رسیدیم و رفتیم صبحانه خوردیم عدسی هم بود . (نه اینکه ما خیلی شکمو باشیما ، من خیلی کم غذام اتفاقا) بعد رفتیم فازهای 20و21 رو دیدیم . خیلی از رونق افتاده بود . طوری که خود مهندسین ناامید شده بودند . متاسفانه تو اون مدتی هم که شرکتای خارجی اینجا بودند اصلا تلاشی نشده بود که این تجربیات و دانش و تکنولوژی رو انتقال بدن داخل ، حالا که همه شرکتای خارجی رفتن ، شرکتای ایرانی مونده اند و آزمون و خطا و هزینه های زیاد و نبود تجهیزات . طوری که شرکت ایرانی حتی تجربه ی نصب و راه اندازی دستگاه ها رو نداره ، آدم خیلی ناراحت میشه که چرا انقدر ضعیف عمل کردیم . این کشور جای کار زیاد داره فقط کاش این فرصت داده بشه . فقط کاش چند تا آدم دلسوز باشه و بتونه مدیریت کنه و فقط به فکر این نباشه یه چیزی از اینجا بکنه و در نهایت از اینجا کنده بشه و بره . این شرکتی که ما از طریقش رفته بودیم کارش مدیریت و کنترل پروژه بود و فقط پروژه ها رو بین شرکتای کوچکتر تقسیم میکرد و مدیریت . بعد فاز های 8و9و یک واحد سولفور زدایی رو دیدیم و بحث هایی در مورد میدان مشترک با قطر شد که فقط باعث میشه آدم اعصابش به هم بریزه پس بیخیالش میشویم . در نهایت رفتیم کنار ساحل . فوق العاده بود . آبش خیلی زلال بود . هوای شرجی داغ ولی دوست داشتنی . من خیلی کنجکاو بودم بدونم دسشویی هواپیما چه جوریه !! آیا مثه قطاره ؟؟!! ولی روم نشد که ! . رضا خیلی اصرار داشت که براش جعبه سیاه بیارم ولی هرچی گشتیم پیداش نکردیم .

یک توهم و یک اشتباهی که به نظرم ما دچارش شدیم اینه که هی میگیم تولید داخلی و خودکفایی . ولی این شعار در عین قشنگی و احساس استقلال طلبی میتونه خیلی خطرناک و بدون فکر باشه . اتفاقی که افتاده( و البته بخشیش به ناچار بوده ) اینه که نتونستیم متمرکز عمل کنیم و عملا تو همه چی دست بردیم و تو هیچی نتونستیم پیشرفت چشمگیری داشته باشیم . عملا امکان این که ما بخوایم خیلی چیزا رو تولید کنیم نداریم چون هزینه اش منطقی نیست و علم و تکنولوژی اون رو نداریم پس چه بهتر می بود که ما صنعتمون رو رو چند مورد خاص متمرکز میکردیم طوری که امروز بتونیم بگیم ما امروز تو این صنعت تکیم و به ما نیاز داشته باشن و نتونن راحت کنارمون بگذارند و همین خودش میشد مبنای خیلی تبادل ها ، تبادل صنعت و تکنولوژی .

اها یه چیز دیگه اینکه سیستم کاریشون 24/6 بود . 24 روز کار 6 روز خونه . نسبتا شرایط کاری هم سخته . ولی یه دانشگاه واقعیه . آهان خانمم نیست اونجا اصلن متاسفانه !! . نمیدونم همسر گرامی آینده ما با این شرایط کنار می آد یا نه . ما هم که مسلط به مذاکره .

+ تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم .

۹۷/۰۳/۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
آقای میم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی